قسمتي از پيام آقاي مسعود رجوي رهبر مقاومت ايران در7 آبان86
سلام و تبريك و آفرين بر آنها كه در مجاهدتي بيهمتا، در مبارزهيي بغرنج و جانفرسا، در برابر تسليحات كشتار جمعي و تروريسم افسار گسيخته فاشيسم مذهبي و در برابر اشغالگري خزنده و درنده آن در عراق، سينه سپر كردند و سدّ بستند. برملا كردند، بهكرسي نشاندند و به ثبت دادند. با تحمل فشار و بها و فداي بسيار، كه پايداري پرشكوه پنج ساله در اشرف، نمونه آن است.
اگر مجاهدين و ارتش آزادي از 20سال پيش در كنار مرزهاي ميهن در خاك عراق صف نبسته بودند،
اگر شيرزنان و كوهمردان اشرف از 5سال پيش عزم صبر و پايداري نكرده بودند،
اگر بيش از 80سلسله افشاگري و روشنگريهاي وقفهناپذير بينالمللي درباره تسليحات كشتار جمعي اين رژيم نبود،
اگر شوراي ملي مقاومت ايران، بهرغم همه فشارها، بر مواضع اصولي خود عليه استبداد مذهبي پاي نميفشرد،
اگر رئيسجمهور برگزيده اين شورا از 4سال پيش، در شرايطي كه احدي را ياراي آن نبود، بر خطر دخالتها و جنايتهاي رژيم آخوندي در عراق، فراتر از خطر اتمي انگشت نميگذاشت،
اگر حدود 3700فقره دخالتها و جنايتهاي اين رژيم در عراق طي 4سال گذشته برملا نميشد (از ليست 32هزار مزدور گرفته تا 53مؤسسه خيريه پوششي رژيم و از ليست 8331عراقي كه توسط نيروي قدس براي ترور شناسايي شدند تا 692نفر از اعضاي شبكههاي ترور نيروي قدس و وزارت اطلاعات رژيم و ليست 497نمايندگي وليفقيه در عراق و 53مقام ارشدي كه رژيم ايران در دولت عراق كاشته است)،
بهراستي وضعيت چگونه بود؟
شيخكان سركنگبين هستهيي را با عراق سر كشيده و لابد اكنون در شاخ آفريقا مستقر بودند و با بمب اتمي شاخ و شانه ميكشيدند. مهمتر اينكه تسمههاي ستمشيخي بر گُرده مردم ايران محكم ميشد و چشمانداز سرنگوني روشن نبود.
خوشا مجاهديني كه تا امروز به عهدشان وفا كردهاند و بيسلاح بيشتر و بيشتر با اين رژيم اهريمني چنگ در چنگ شدند و جنگيدند. آري، اشرف ايستاد و جهاني بهايستادگي برخاست.
مسعود رجوي رهبر مقاومت ايران |