۱۳۹۴ تیر ۹, سه‌شنبه

مسعود رجوی :‌لحظه‌يي كه از شكوهمند‌ترين لحظه‌هاي تاريخ مقاومت مردم ايران در برابر رژيم آخوندي

قسمتي از پيام آقاي مسعود رجوي رهبر مقاومت ايران به مناسبت آزادي مريم رجوي در فرانسه

مريم رجوي رئيس جمهور برگزيده مقاومت ايران

هموطنان عزيز،
سلام به‌همة شما. به‌جگرهاي سوخته و لبهاي تشنه و بدنهاي فرسوده و گرسنه در اعتصاب غذاي 17 روزه.
سلام به‌عشقهاي فروزان و شعله‌ور براي آزادي، براي مريم رهايي و براي درهم شكستن توطئه و زد‌و‌بند رژيم ضد‌‌بشري آخوندي.
سلام به شب زنده‌داران و نيايشگران در 20شهر جهان.
سلام بر اشكها و لبخندهايتان، بر غم جانكاهي كه شما را در اين ايام فراگرفته بود و بر فوران شگرف شاديهايتان در لحظه اعلام و شنيدن خبر آزادي رئيس‌جمهور برگزيده مقاومت.
لحظه‌يي كه از شكوهمند‌ترين لحظه‌هاي تاريخ مقاومت مردم ايران در برابر رژيم آخوندي است.
لحظه‌يي كه تار‌و‌پود، بود‌و‌نبود و عطش سوزان ايران و ايراني براي آزادي را در انظار جهانيان به‌نمايش گذاشت.
در بسياري خيابانهاي تهران اتومبيلها چراغهايشان را روشن كرده‌اند. بوقها به‌صدا درآمد و دانشجويان خروشيدند كه: «مريم بيا ـ تهران بيا». درهمين اثنا، دستهايي ديگر بار، برديوارها نوشتند: «مجاهدين بي‌سلاح ـ قلب ما سلاحتان».
در اين ايام مردم و شوراي شهر و شهردار اورسوراواز با صميميت و مهرباني بسيار، در همه لحظات، با مريم و مجاهدين و مقاومت و مردم ايران بودند و عواطف انساني آنها مانند رود كنار شهرشان بي‌انقطاع جريان داشت. مي‌گويند كه خانه‌ها و امكانات خود را در اختيار گذاشته بودند. با مقاومت ايران گريستند و شب زنده‌داري كردند و با مقاومت، در آزادي مريم به‌شادي و پايكوبي برخاستند. آنان ارزشهاي آرماني فرانسه، مهد آزادي و حقوق بشر را در تماميتش، به‌نمايش گذاشتند.
همبستگي ملي ايرانيان در خارج كشور هم يكبار ديگر اوج گرفت. تقريباً همة گروهها و سازمانها و شخصيتهاي سياسي، به‌استثناي عوامل و همدستان رژيم، يكسو و يكپارچه، صرفنظر از هر اختلاف سياسي با مجاهدين و شوراي ملي مقاومت ايران، به اعتراض پرداختند.
در اين جريان و در اين ايام، من تلاش كردم كه با حداكثر خويشتنداري، كلمه‌يي و عبارتي نگويم كه اين اعتراضهاي برحق و مقدس بالا و بالاتر بگيرد. مي‌ترسيدم كه حتي با يك كلمه و يك عبارت، بغض فروخفته در هزاران و هزاران تن از هموطنانمان و مجاهدان آزادي‌ستان مشتعل و منفجر گردد و ديگر نتوان كسي را كنترل كرد.
بدون هيچ مبالغه، از صدها خودسوزي ديگر با پيام مريم، و با خواهش و التماس و استدعا از راه دور و از نزديك، هم مستقيم و هم غير مستقيم، ممانعت گرديد و از مسئولان سازمان مجاهدين كه در اين خصوص به‌غايت همكاري و تفاهم داشتند، سپاسگزارم.
يك شب آتش در نيستاني فتاد
سوخت چون عشقي كه برجاني فتاد
شعله تا سرگرم كار خويش شد
هر ني‌يي شمع مزار خويش شد
به‌راستي آنان وجود خود را به‌شمعهاي فروزان آزادي و مشعلهاي جاودان مقاومت و تاريخ اين ميهن تبديل كردند.
سلام بر «ذبح عظيم» ملت ايران در آستان فرشتة آزادي كه خلق اسيرمان از يكصد سال پيش سر به‌پايش نهاده است. آزادي، خجسته آزادي .....
بيچاره تفاوت سازمان و آرمان را بو نكرده و از آن‌جا كه هيچ‌گاه در تمامي عمرش حتي آتش يك سيگار را بر پشت دست خود هم حس نكرده است، نمي‌داند كه برخي امور از اساس با دستور و با سازمانيافتگي عملي نيستند. اگر غير از اين بود، آخوندها قبل از هركس براي حفظ خود و رژيمشان به صدور دستورات لازم روي مي‌آوردند و نيازي به داعية كاذب اصلاحات و هم‌چنين اين همه فغان و فرياد عليه مجاهدين و مقاومت ايران نبود.......
  با قدرداني از همة هموطنان و پشتيبانان مقاومت ايران و سپاس از خانواده‌هاي شهيدان و همة شخصيتها و جريانهاي سياسي كه اعلام همبستگي نمودند، يكبار ديگر تأكيد مي‌كنم كه برخلاف اقدامات تروريستي و جاسوسي رژيم آخوندي، حضور و فعاليت پناهندگان سياسي ايران در كشورهاي مختلف جهان طي 22سال گذشته، صرفاً يك فعاليت مسالمت‌آميز در چارچوب قوانين و ضوابط اين كشورها بوده است و در آينده ‌هم چنين خواهد بود.
با ايقان به پيروزي نهايي ملت ايران، با بزرگداشت خاطره شهيدان و با درود به همه عزيراني كه دركشورهاي مختلف جهان درد و رنج اعتصاب جانكاه را تحمل كردند.
مسعود رجوي
مسئول شوراي ملي مقاومت ايران ـ 12 تيرماه 1382

۱۳۹۴ تیر ۲, سه‌شنبه

مسعود رجوي درماه رمضان 81 : به‏ حق امیرالمؤمنین حیدر، و به حق فاطمه زهرا، مریم رئیس‏ جمهور برگزیده این مقاومت، منادی انقلاب و رهایی این نسل و سمبل همبستگی و اتحاد این ملت را در کنف حمایت و عنایت خودت بگیر



مسعود رجوي رهبر مقاومت ايران 
دعاي مسعود رجوي رهبرمقاومت ايران ، در رمضان و در شب قدر سال 1381 در اشرف : 

خدایا، ارتش آزادی را، مجاهدین را، به راه رادمردی، به راه یگانگی، به راه علی، به راه تقوا و ایمان هدایت کن.

شاخصمان اوست که: می‏توان بر دنیای بهیمی چیره و پیروز شد. می‏توان در دل شب تیره و تار مطلع فجر را نشانه رفت و به جانبش تاخت.

وقتی که چشمها را برهم گذاشت، امام حسن درباره شهادت او گفت:
همانا مردی دیده بر هم گذاشت که اولی‏ها نظیرش را نیافتند و آخریها مانندش را نخواهند دید. در همان شبی دیده برهم گذاشت که موسی بن عمران و عیسی بن مریم چنین شده بودند و قرآن نازل شده بود.

سلام خدا و سلام همه فرشتگان او و سلام پیامبرانش و سلام بندگان صالحش و همه شهیدان و صدیقین و همه مجاهدان بر تو باد ای امیر مؤمنان و فرمانده تاریخی مجاهدان.

خدایا،
پرتوی از حیدر کرار، پرتوی از آن صف‏ شکن، پرتوی از فاتح خیبر را بر صفوف مجاهدان و ارتش آزادی‏ ستان بتابان( الهی آمین ).

خدایا،
آنها را با ذوالفقار علی، این سلاح برتر در نبرد آخرین با ارتجاع، در مصاف با مرتجان حاکم یاری کن (الهی آمین )

خدایا،
به‏ حق امیرالمؤمنین حیدر، به حق علی مرتضی و به حق فاطمه زهرا، مریم رئیس‏ جمهور برگزیده این مقاومت، منادی انقلاب و رهایی این نسل و سمبل همبستگی و اتحاد این ملت را در کنف حمایت و عنایت خودت بگیر. پیام او را و راهش را که راه پاکیزگی و رهایی است و راه اخلاص و یگانگی است، نصرت و اعتلا ببخش (الهی آمین).

۱۳۹۴ خرداد ۳۱, یکشنبه

مسعود رجوی :‌يك سينه سخن دارم ، گو شرح دهم يا نه ؟ اگر فشارهايي كه بر سر مجاهدين آمد فقط يك درصدش بر سر رژيم ميآمد ، آنرا پودر و دود ميكرد



مسعود رجوی رهبر انقلاب مردم ايران
 
قسمتي از  پيام رمضان  مسعود رجوي رهبر انقلاب دموكراتيك مردم ايران ، 
 براي اعضا و كانديداهاي عضويت مجاهدين در اشرف ، شهريور1386
ديديد كه با چنگ‌زدن به ريسمان خدا و خلق و انقلابي كه مريم عرضه كرد، در چهار سال و نيم گذشته، آن‌همه توفان و بحران و ضربه و توطئه، طرح و نقشه و فشار براي از‌ميان برداشتن و متلاشي‌كردن مجاهدين (با به‌كار‌گرفتن امكانات 10دولت) نه‌فقط به‌جايي نرسيد، بلكه حتي نتايج معكوس داد و مجاهدين بي‌سلاح، بدون مبالغه، در عرصه سياسي و اجتماعي و تاريخي، بالاتر هم رفتند. بالقوه، قويتر هم شدند. سرفراز، روسفيد و گردن‌فراز!

 باور كنيد كه اگر اين فشارها و اين بلاها كه به سر مجاهدين آمد، فقط يك درصدش بر سر طرف مقابلمان يعني رژيم مي‌آمد، آن را پودر و دود مي‌كرد. 10درصدش هم كافي بود كه حتي يك ساختار مستحكم انقلابي را بدون انقلاب و ايدئولوژي و آرمان مجاهدين، متلاشي كند.
تجربه اپورتونيستهاي چپ‌نما در دهه50 خيلي گوياست. ضربه ساواك در شهريور سال1350 زمينه را براي رشد اپورتونيسم در صفوف خودمان فراهم كرد و سازمان مجاهدين خلق ايران در يك مقطع به‌دست اپورتورنيستهاي چپ‌نما متلاشي شد. سودش را هم شاه و شيخ و به‌خصوص شخص خميني در سرقت رهبري انقلاب ضدسلطنتي برد. شما 30سال بعد، براي نخستين بار در عمر مبارزاتيتان ضربه و سونامي را تجربه كرديد. اما به‌كار‌گرفتن امكانات 10دولت هم براي انهدام مجاهدين اثر نكرد. خوشا انقلاب مريم. ماشاءالله، لاحولَ ولا قوهَ الا بالله «يك سينه سخن دارم، گو شرح دهم يا نه؟»
20‌ـ30 سال بعد خودتان براي نسل بعدي روايتها خواهيد كرد.

۱۳۹۴ خرداد ۳۰, شنبه

مسعود رجوي : هزارها بار قلبم را سوراخ كردند؛ هزارها بار طناب به گردنم انداختند؛ هزارها بار بر بدنم شلاق زدند.من مجاهد خلقم؛ صدها هزارانم؛ نماينده نسل بيشمارانم

مسعود رجوي رهبر انقلاب مردم ايران درسال 1364
سالروز انقلاب ايدئولوژيكي دروني سازمان مجاهدين خلق ايران گرامي باد . 
مسعودرجوي در قسمتي از سخنانش در سال 1364 ،  درباره «پيام انقلاب ايدئولوژيك» گفت: «راستي, جوهر ايدئولوژيك انقلاب چه بود؟ آخر, رهايي زن تازه قدم اول بود. زدودن افكار ارتجاعي راجع به زن, قدم اول بود. پيام اين انقلاب, انفجار رهايي است... از طريق تولد يك رهبري نوين. انفجار رهايي كه روي محور ترقي, پيشرفت و منافع مردم, ما را يك گام, يك قدم كيفي, بالاتر قرار مي دهد؛ ما را جهش مي دهد.
گفتم كه ازدواج مقدمه بود... خرج مقدماتي بود. خرج اصلي, آن گوهري است كه در درون تك تك آحاد انساني وجود دارد و وقتي كه آن گوهر منفجر و بسان هسته اتم شكافته و شكسته شود, آن وقت:
رسد آدمي به جايي كه به جز خدا نبيند“...
بحث بر سر يك يا دو فرد تنها نيست؛ اصلاً و ابداً... مگر ما فرد هستيم؟ اگر صحبت يك فرد است... آن ذره كه در حساب نايد ماييم... اما در هياٌت سازماني و به عنوان نماينده يي از نسل مجاهدان و از يك جريان تاريخي, بله, بله. اينجا ديگر صحبت فرد نيست. اينجا ديگر آدم بايد پيامي را برساند.

پيام چيست؟ بله. من آمده ام تا خودم را و نسلم را و سازمانم را فدابكنم براي رهايي ايران. هزارها بار قلبم را سوراخ كردند؛ هزارها بار طناب به گردنم انداختند؛ هزارها بار بر بدنم شلاق زدند. من مجاهد خلقم؛ صدها هزارانم؛ نماينده نسل بيشمارانم. آمده ام خودم را فديه رهايي خلق در زنجيرم بكنم. آي مردم ايران: مَن انصاري الي الله؟... چه كسي من ”مجاهد خلق“ را در مسير خدا و خلق نصرت خواهد كرد؟ هل مِن ناصر ينصرني؟

مسعود رجوي در مورد سي خرداد : در منطق پوزیتیویستی محض اصلا نبایستی مجاهدین تاکنون در صحنه سیاسی ایران باقی می‌ماندند

مسعود رجوي رهبر مقاومت ايران از سي خرداد ميگويد 
بیست و پنج سال از آغاز مقاومت سراسری در برابر خمینی و رژیم بازمانده از او می‌گذرد، بیست و پنج سال پر از تحول، پراز تلاطم انقلابی اکنون پیش روی ماست. وقتی به‌کارنامه‌‌‌‌‌‌‌موضعگیریهای مجاهدین طی دو نيم سال پس از انقلاب ضد سلطنتی نگاه می‌کنیم، این امکان را پیدا می‌کنیم که حقانیت و درخشش آن موضعگیریها را بهتر لمس کنیم. موضعگیریهایی که خطوط اصولی کنونی به‌ویژه خطوط سه ساله اخیر که مجاهدین یکی از خطیرترین دورانهای حیات سیاسی خود را گذرانده‌اند، زائیده آن است.
واقعیت این است که در منطق پوزیتیویستی محض که نگرشهای غیرانقلابی و سیاستهای استمالت‌جویانه آنگونه به‌مسایل می‌نگرد، اصلا نبایستی مجاهدین تاکنون در صحنه سیاسی ایران باقی می‌ماندند. دلیلش روشن است؛ به‌خاطر سختی شرایطی که درآن به‌سر برده اند، به‌خاطر سرکوبی بی سابقه، به‌خاطر تفتیش عقاید و نسل کشی بی رحمانه‌ای که درمورد آنها اعمال شده، آنها قاعدتا نمی‌بایستی حتی چنین تإثیر گذاری سیاسی تعیین‌کننده‌یی می‌داشتند. چرا‌که حتی نامشان هم در ایران ممنوع بوده، ماهیت رابطه‌شان با کشورها و قدرتهای خارجی هم که امتیازی به‌آنها نمی‌داده وبه هیچ نیرو و کشور و قدرتی هم که وابسته نبوده‌اند و هیچ کمک خارجی هم دریافت نکرده‌اند‌. آنها جز حمایتِ معنوی و سیاسی نیروهای دموکراتیک و مردم سایر کشورها، نه تنها متحد خارجی دیگری نداشته‌اند. بلکه جریان‌وار موضوع تلاش جهت معامله و وجه المصالحه شدن برای نجات رژیم از سرنوشت مقدرش بوده‌اند!
پس راستی حقیقت چیست و چرا خط و سیاست مجاهدین در برابر رژیم خمینی از آغاز تاکنون راه را شکافته و بدون کمترین اعوجاج سیاسی و استراتژیک پیش رفته و امروز بیش از همیشه می‌درخشد؟!
چرا خط و استراتژی اصلاح رژیم خمینی و تغییر آن از درون و سیاست استمالت از این رژیم با همه حمایت بین‌المللی و مادی نیرومندی که داشته هر بار شکست‌خورده است؟!
حقیقتی که امروز از فراز ربع قرن مبارزه شورانگیز تاریخی و سیاسی مجاهدین می‌درخشد، این است که مجاهدین، تمامی شانسها و امکانهای تغییر و تحول و امیدهای اصلاح یا عقب‌نشاندن خمینی و رژیمش را درطول دوسال‌ونیم مبارزه سیاسی شان تجربه کردند.درخلال این تجربه که بهای گزافی از رنج و خون مجاهد خلق را به‌خود اختصاص داده، از سویی تمامی پتانسیلهای مفروض تغییر و تحول درونی رژیم به‌آزمایش عملی گذاشته شده و از سوی دیگر مجاهدین به‌شناختی خلل ناپذیر و عمیق نسبت به‌ماهیت، ساختار و ظرفیتهای متصور این رژیم ضد تاریخی رسیده اند؛ شناختی که مبنا و منشأ تحلیلها و موضعگیریهای محکم و استوار و بغایت اصولی آنان را تشکیل می‌دهد. و این سرمایه ایست که هیچ‌کس جز مجاهدین دراختیارنداشته و ندارد. به‌همین جهت برخی از ناظران و محققان بیطرف سیاسی (درخارج مجاهدین) که از روزهای انقلاب ضد سلطنتی شاهد رویارویی مجاهدین و رژیم خمینی بوده اند، از دوران مبارزه سیاسی مجاهدین با خمینی، به‌عنوان شاهکار بی نظیر سیاسی نام برده و عملیات سیاسی بسیار هوشیارانه و درعین حال انقلابی مجاهدین را بسا و بسا فراتر و پیچیده تر‌از عملیات نظامی بسیار چشمگیر آنها علیه رژیم ارزیابی کرده‌اند. واقعیت این است که دو نيم سال مبارزه سیاسی افشاگرانه مجاهدین و سرفصل پایانی آن یعنی 30 خرداد، سرمایه نفیس و زیر بنای تعیین کننده ای بود که بنای مقاومت استوار و ماندگار و خطوط بغایت اصولی و بی اعوجاج مجاهدین از آن بهره برده است.


مسعود رجوي : 30خرداد خط سرخی بود که صف خمینی و ضدخمینی را برای همیشه از هم جدا کرد

  • مسعود رجوي رهبر انقلاب مردم ايران درمورد سي خرداد ميگويد 

    درسالروز سي خرداد سال 1360 ، روزي كه چندين مناسبت ، دست دردست هم دادند ، تا اين روز را براي هر ايراني روز مقاومت ، روز سرفرازي ، روز غيرت هر ايراني ، روز تسليم نشدن ، روز زانو نزدن ، روز گفتن نه به خميني جلاد و ضد بشر ، روز شرف هر انسان آزاديخواه و بالاخره روز فدا و از خود گذشتگي نسلي ، كه با مسعود رجوي سوگند ياد كرد، هرگز تسليم آخوندهاي دين فروش حاكم برايران نشود. به همين مناسبت سخنراني آقاي مسعود رجوي رهبر انقلاب مردم ايران را درمورد روز سي خرداد درنظر گرفتيم .  لطفا براي ديدن كليپ اينجا را كليك كنيد  . 

۱۳۹۴ خرداد ۲۸, پنجشنبه

قسمتي از پيام رمضان مسعود رجوي رهبر انقلاب دموكراتيك مردم ايران ، براي اعضا و كانديداهاي عضويت مجاهدين در اشرف ، شهريور 1386 - مكالمه خدا با شيطان ( ضد انسان ، ضد بشر)

مسعود رجوي رهبر انقلاب دموكراتيك مردم ايران 
قسمتي از  پيام رمضان  مسعود رجوي رهبر انقلاب دموكراتيك مردم ايران ، 
 براي اعضا و كانديداهاي عضويت مجاهدين در اشرف ، شهريور 1386
حالا مي‌خواهم كليد و رمز و راز مقابله با شيطان را با شما، در ميان بگذارم. گوش كنيد اين سلاحي است كه در جهان سلاحي بالاتر از آن نيست. هيچ‌وقت هم هيچ‌كس نمي‌تواند آن را از يك مجاهد خلق بگيرد. از سوره الاسراء مي‌خوانم. مكالمه خدا با شيطان سركش است.
فقط يادتان باشد كه انسان و شيطان ضد همديگرند. ضدانسان و ضدبشر ترجمه تحت‌الفظي كلمه شيطان است:

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الأَمْوَالِ وَالأَوْلادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلاَّ غُرُورًا
 إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَي بِرَبِّكَ وَكِيلاً

خدا به اخراج شيطان كه به هژموني انسان تن نمي‌داد، حكم كرد. شيطان به خط و نشان كشيدن براي انهدام نسل انسان پرداخت و به خدا گفت: اين‌قدر به اين انساني كه ساخته‌يي نناز، اگر تا روز قيامت به من مهلت بدهي جز تعداد اندكي، كنترل همه آنها را به‌دست مي‌گيرم.
خدا كه مي‌دانست چه گوهري در وجود انسان به وديعه گذاشته، گفت:
ـ گمشو و ما را اينقدر از ضعفهاي انسان نترسان، جزاي تو و پيروانت به تمام و كمال در جهنم داده خواهد شد.
ـ وانگهي مهلت تو تا روز قيامت نيست، بلكه تا وقتي است معلوم و معين (لابد تا وقتي كه جامعه‌يي يگانه و عاري از ستم و زنجير و بهره‌كشي تأسيس شود و هيچ زمينه و مبناي مادي براي عملكردهاي ضدانساني و هيچ شكافي براي انگيزشهاي شيطاني وجود نداشته باشد).
ـ مهمتر اين‌كه: هر كه را مي‌تواني بلغزان و منحرف كن با صدايت و حرفهايت (و سايتهايت و راديو تلويزيونهايت و رسانه‌هايت و برچسبها و ياوه‌ها و اكاذيب و مجعولاتت) تهاجم كن، بتاز بر آنها با سواره نظام و با پياده نظامت، و مشاركت كن با آنها در اموال و اولاد، و هر چه مي‌خواهي فريب و وعده بده، هر‌چند كه همه وعده‌هايت سراب و پوشالي است.
ـ اما بدان، كه قانون آفرينش و آن‌چه من مقرر كرده‌ام، اين است كه در مورد آنكس كه بنده من است (عبادي يعني بندگان مختص من) هيچ غلطي نمي‌تواني بكني، هيچ تسلط و سلطه‌يي بر آنها نخواهي يافت چون خدا پشت و پناه آنها و براي آنها كفايت است.
ـ بله شيطان در كاركردهاي اخص انساني، در نقطه صدق و فدا، ورود ممنوع است. اين مرز سرخ ورود شيطان و همه نيروهاي اهريمني را خود خدا گذاشته و در آن هيچ خدشه و شكافي نيست. اين‌جا كه همان جوهره انساني است، نمي‌تواند وارد شود. اين‌جا خدا ايستاده است و به بنده‌اش مي‌گويد: نترس، دستت را به من بده و به من تكيه كن. الله الله…
شبي در آستانه جنگ و بمباران به صحراي اشرف بيرون شده بر آسمان پرستاره‌اش خيره ماندم: همه جايش نوشته بود: الله الله…(وام از سهل تستري)
اي زدردت خسـتگان را بـوي درمـان آمـده
يـاد تـو مـر عـاشـقان را راحت جـان آمـده
صـدهـزاران عـاشـق سـرگشـته بيـنم پُـر اميـد
در بيـابـان غمت الله گـويـان آمـده

رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ