ولادت خجسته وارث زمین و صاحب زمان
بنیانگذار و فاتح جامعه بیطبقه توحیدی
حضرت حجةابن الحسن العسكري
بنیانگذار و فاتح جامعه بیطبقه توحیدی
حضرت حجةابن الحسن العسكري
حضرت مهدی(ع)
مبارکباد
مبارکباد
قسمتهايي از صحبتهاي رهبرانقلاب دموكراتيك مردم ايران مسعود رجوي
«هرایدئولوژی و مرام و مکتبی، پساز پاسخ به مسأله وجود و مسأله انسان، باید به مسأله جامعه و تاریخ هم پاسخ بدهد. یعنی انسجام همه مکاتب بهاین است که مثلث فلسفی خود را در تبیین وجود، انسان و تاریخ، چگونه بر زمین میگذارند. در فلسفه یکتاپرستی، ایده توحید در رأس قرار دارد و دو گوشه دیگر را انسان و اجتماع انسانی که موضوع تاریخ است، فراگرفتهاند. اما در پاسخ به مسأله جامعه و تاریخ، انبیا و پیامآوران
«هرایدئولوژی و مرام و مکتبی، پساز پاسخ به مسأله وجود و مسأله انسان، باید به مسأله جامعه و تاریخ هم پاسخ بدهد. یعنی انسجام همه مکاتب بهاین است که مثلث فلسفی خود را در تبیین وجود، انسان و تاریخ، چگونه بر زمین میگذارند. در فلسفه یکتاپرستی، ایده توحید در رأس قرار دارد و دو گوشه دیگر را انسان و اجتماع انسانی که موضوع تاریخ است، فراگرفتهاند. اما در پاسخ به مسأله جامعه و تاریخ، انبیا و پیامآوران
توحید، انقلابیون و مصلحان بزرگی که در اعصار جهل
و بردگی ندای انقلاب و آزادی سرمیدادند، مشخصه بسیار تکاندهنده پیام و
مرامشان، پیوسته این بوده که آینده را و نهایت تاریخ را از آن مظلومان و ستمدیدگان
میدانستند. پیروزی نهایی شایستگان و محرمان را بر ستمگران و دجالان بشارت میدادند.
فقط در منطق تکامل میتوان گفت که هرچند زمین پر از دد و دیو و مرتجعان باشد، ولی
حرکت تاریخ درمجموع روبه پیش است. سمت واحد، یگانه و خدشهناپذیر حرکت جامعه و
تاریخ، همانا فتح و پیروزی نهایی ستمکشان است. این همان گل بالابلند اسلام
انقلابی، تشیع علوی و اسلام مجاهدین، دربرابر جاهلیت و ارتجاع است. در ایدئولوژی
اسلام انقلابی، تکامل اجتماعی سمت و سو دارد و سمت واحد، یگانه و خدشهناپذیر آن
تردید برنمیدارد. قائم منتظَر (ایستاده و قیامکنندهیی که انتظارش را میکشند)
بیان عینی و سمبل و نماد همین فلسفه است. چنین نیست که تا بهآخر، جهل و ارتجاع،
استیلا و حاکمیت داشته باشد. چنین نیست که خونها هدربرود. چنین نیست که زمین و
زمان را صاحبی نباشد. نه، حتما که هست. آری کسی هست که میآید. امید و انتظار همه
محرمان و ستمکشان است. آرمان همه سرکوبشدگان و زحمتکشان است. به فریب و ریا و
دجالیت خاتمه میدهد.بر دوگانگیها و شکافهای تاریخی و طبقاتی مهر پایان میزند. تاریخ
حقیقی انسان را بازمیگشاید. چنین نیست که وعدهها میانتهی و بیمعنی باشند.
تغییرات و تطورات اجتماعی، سرانجام بهرفع هرگونه ستم و زنجیر و محو طبقات و بهرهکشی
انسان از انسان منجر خواهد شد. بینالملل ستمکشان و رنجبران، بینالملل عدالت و
آزادی، بینالملل آزادی و یگانگی ـیگانگی مبتنی برآزادیـ محقق میشود».